مقالات



سررسید، سالنامه یا تقویم تاریخچه ای دارد که از حدود 30000 سال پیش بر اساس تصویر کامل ماه در بین النهرین میان رودان و مصریان باستان ایجاد شد. در ایران به قدمت دیرینه سرزمین ایران، بابلی های باستان مانند سایر ملل با مشاهده وعوامل طبیعی در طبیعت بویژه حرکت خورشید و ماه، جزر و مد دریاها، طلوع و غروب ستارگان و ... برای تعیین زمان و گاه شمار خورشیدی-قمری که شامل دوازده ماه و سی روز میشد،  استفاده می کردند. از آنجا که سال قمری ۳۵۴ شبانه روز و سال خورشیدی ۳۶۵ و یک چهارم شبانه روز است. برای رفع این اختلاف هر سه سال یک روز به سال می افزودند که به آن سال ((کبیسه)) می گویند.

 

رومیان در آغاز گاه شمار یا سالنامه دقیقی نداشتند؛ به همین دلیل در سال ۴۶ ق.م. امپراتور روم ژولیوس سزار دستور داد تا گاه شمار رومی بر اساس گاه شمار مصری اصلاح شود. حدود دو قرن پس از آنکه امپراتوری روم دین مسیحیت را رسمیت بخشید در سال ۵۲۵ م تولد حضرت مسیح به عنوان مبدا گاه شمار رومیان (مسیحیان) تعیین شد. حدود ۱۰۰۰ سال بعد پاپ گرگوار سیزدهم به کمک منجمان بار دیگر گاه شماری مسیحیان را اصلاح کرد. گاه شمار یا سالنامه مسیحی امروزه به نام سالنامه میلادی شناخته می شود.

گاه شمار هجری قمری که تقویم رایج بیشتر کشورهای اسلامی به شمار میرود بر پایه گردش ماه به دور زمین تنظیم شده است و مبدأ آن اول محرم سالی است که پیامبر اسلام از مکه به مدینه هجرت کرد.

باستان شناسان با کشف ابزارهای نجومی ایرانیان از هزاره چهارم قبل از میلاد مانند کشف سنگ نوشته ها در چغازنبیل، هگمتانه و سایر نقاط ایران، پی بردند که ایرانیان آگاهی نسبتا دقیقی از حرکت اجسام آسمانی داشته اند و این امر خصوصا با چرخش ماه در پیش بینی زمان کاشت، داشت و برداشت محصولات کشاورزی و یا کوچ نشینی تاثیرگذار بوده است. با گذشت زمان و پیچیده تر شدن جوامع، بشر نیاز به ابزارهای دقیق تر و منظم تری جهت کنترل زمان پیدا کرد. بنابراین، سیستم‌های تقویمی پیچیده‌تری با استفاده از رصدهای دقیق‌تر ستارگان و خورشید به‌وجود آمدند.

محتوای سنگ نوشته های بیستون و تخت جمشید نشان میدهند که گاه شماری خورشیدی-قمری بابلی در قلمرو هخامنشیان رواج داشته است اما ماه ها برا اساس فرهنگ و آیین ایرانی نامگذاری شده بودند. در دوره اشکانیان، گاه شماری های بابلی،سلوکی و اوستایی متداول بود.

سالنامه و تقویم به دسته بندی های مختلفی تقسیم می گردد:

  • تقویم شمسی
  • تقویم میلادی
  • تقویم قمری
  • تقویم هجری شمسی
  • تقویم شمسی قمری

 

تفاوت تقویم و گاه شمار:

تقویم و گاه شمار هر دو سیستم هایی برای اندازه گیری زمان هستند، اما تفاوت‌هایی دارند:

 تقویم: سیستمی برای سازماندهی زمان به واحدهای بزرگتر مانند سال، ماه، و هفته است.  تقویم‌ها معمولا بر اساس چرخه‌های نجومی، مانند چرخه سالانه زمین به دور خورشید، ساخته می‌شوند.  آنها تاریخ‌ها را به صورت منظم و پیوسته سازماندهی می‌کنند و می‌توان از آن‌ها برای تعیین روز، ماه و سال استفاده کرد.  تقویم‌ها اغلب شامل روزهای تعطیل و مناسبت‌های مذهبی یا فرهنگی نیز هستند.مثل تقویم میلادی، تقویم هجری شمسی، تقویم هجری قمری.

 گاه‌شمار : سیستمی کلی‌تر برای اندازه گیری زمان است که می‌تواند شامل واحدهای زمانی کوچکتر مانند ثانیه، دقیقه، ساعت و روز باشد.  گاه‌شمارها نه تنها تاریخ‌ها را نشان می‌دهند، بلکه زمان دقیق وقوع رویدادها را نیز مشخص می‌کنند.  گاه‌شمارها می‌توانند به عنوان زیربنای تقویم‌ها استفاده شوند، اما می‌توانند برای اهداف دیگری مانند زمان‌بندی پروژه‌ها یا ثبت وقایع تاریخی نیز به کار روند.  گاه‌شمار، در واقع  به تعیین  چه زمانی یک رویداد رخ داده است می‌پردازد.

به طور خلاصه تقویم یک ساختار سازمان یافته  برای زمان است که بر اساس چرخه‌های طبیعی ساخته شده و شامل تاریخ‌ها و  ممکن است شامل مناسبت‌ها باشد. گاه‌شمار یک سیستم کلی‌تر برای اندازه گیری زمان است که شامل واحدهای زمانی مختلف است و  به زمان دقیق وقوع رویدادها می‌پردازد.  تقویم می‌تواند جزئی از یک گاه‌شمار باشد.

 

1- تقویم شمسی:

گاه شمار شمسی رو در ابتدا مصریان باستان مرسوم کردند و بعد ها در بابل و ایران کاملتر شد.

این تقویم به خوبی میتوانست به کشاورزان در تشخیص زمان کاشت و برداشت محصول کمک کند.

فصل ها در این تقویم به خوبی مشخص هستند. برخلاف تقویم قمری که فقط شکل ماه برای آنها اهمیت داشت، در تقویم شمسی موقعیت زمین نسبت به خورشید اهمیت دارد.

هر یک سال شمسی معادل یک دور کامل چرخش زمین به دور خورشید است که 24/365 روز.

بیشتر تقویم هایی که ما میشناسیم از نوع شمسی هستند مثل تقویم میلادی و تقویم هجری شمسی، که به طور مجزا هر کدام را توضیح میدهیم:

 

2- تقویم میلادی:

تقویم میلادی از تقویم رومی گرفته شده. در تقویم میلادی هرسال 12 ماه و هر ماه بین 30 تا 31 روز دارد به جز ماه دوم، فوریه که 28 یا 29 روز است ولیکن مشکل این تقویم  آن است که شمار روز های هر ماه نامنظم و اول و آخر هر ماه با هیچ چیزی مثل فصل ها هماهنگ نیست و کاملا قراردادی و دلخواه تنظیم کننده آن تنظیم شده است.

مبدا یا سال صفر تقویم میلادی، سال تولد حضرت عیسی مسیح است و تاریخ تولد مسیح یا کریسمس هم  حدود هفت روز قبل از سال نو میلادی می باشد.

 

3- تقویم قمری:

ابتدایی ترین گاه شمارها ، تقویم های قمری بودند. هر ماه در یک تقویم قمری بر اساس یک دور گردش ماه به دور کره زمین محاسبه میشود. شروع ماه قمری زمانی است که ماه به زحمت با چشم غیرمسلح قابل دیدن باشد. از اول تا چهاردهم ماه قمری، به تدریج قرص ماه شروع به کاملتر شدن کرده و در شب چهادهم در آسمان به طور کامل دیده میشود به همین سبب گاه شاعران ما معشوق را به ماه شب چهارده تشبیه میکنند. از چهاردهم تا بیست و نهم ماه شروع به کوچک تر شدن میکند و در روز آخر ماه قمری، ماه اصلا قابل رویت نیست.

هر ماه قمری بین 29 تا 30 روز داشته و هر سال قمری12 ماه و حدودا 354 روز است که تقریبا یازده روز از سال شمسی کمتر می باشد، به همین علت هر 33 سال یکبار، روز تولد شمسی و قمری ما یکسان میشود، با این تفاوت که در تقویم قمری سن ما هر 33 سال یکبار، یه سال بیشتر میشود.

در بین تقویم های قمری،تقویم هجری قمری معروفترین می باشد که مسلمانان برای تعیین تاریخ اعیاد و مناسبت های مذهبی خود، از این تقویم  استفاده میکنند.

در تقویم هجری قمری، مبدا تقویم سال هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه هست و به همین علت اسم این تقویم هجری قمری  میباشد. این تقویم با ماه محرم شروع و  با ماه ذی الحجه به پایان میرسد و امروزه تقویم رسمی هیچ کشوری نمی باشد و عربستان آخرین کشوری بود که تقویم رسمی خود را از هجری قمری به تقویم میلادی تغییر داد.

 

4- تقویم هجری شمسی:

کاملترین و دقیق ترین تقویمی که امروزه در دنیا  استفاده میشود، تقویم هجری شمسی می باشد که به همت  شاعر،دانشمند، و ریاضیدان ایرانی ، خیام نیشابوری و چند نفر دیگر از دانشمندان ایرانی تنظیم شده است، البته تقویمی که این دانشمندان حدود هزار سال پیش تنظیم کردند،به نام تقویم جلالی مطرح شد چون پادشاه آن زمان ایران جلال الدین ملکشاه سلجوقی بود.

سال مبدا این تقویم هم، سال به تخت نشستن جلال الدین ملکشاه در نظر گرفته شده است.تقویم هجری شمسی امروز همان تقویم جلالی خیام است با این تفاوت که سال شروع  تقویم هجری شمسی،  سال هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه است. همچنین طول و نام برخی از ماه ها نیز کمی تفاوت دارد.

در این تقویم یک سال به دوازده ماه و چهار فصل تقسیم شده است. ماه های نیمه اول سال 31 روز و ماه های نیمه دوم 30 روزه هستند به جز ماه اسفند که 29 روز داشته و به خاطر 24 صدم بیشتر از 365 روز هر چهار سال یکبار یک روز به ماه اسفند اضافه شده و  ماه سی روزه میشود که به این کار کبیسه گیری میگویند و سالی رو که اسفند در آن 30 روزه باشد سال کبیسه می نامند.

در این تقویم  اولین روز از سال یا همان اول فروردین برابر است با اعتدال بهاری،یعنی روزی که از آن پس هوا به تدریج گرم میشود و اول مهر برابر است با اعتدال پاییزی.اعتدال پاییزی روزی است که از آن پس هوا شروع به سرد شدن میکند.

در تقویم هجری شمسی، اول تیر انقلاب تابستانی است که در این روز، طولانی ترین روز سال رو داریم. در واقع شب یلدا میشه 30 آذر که بامداد آن، 1 دی، روزی است که خورشید دیر تر از همیشه طلوع میکند. هیچ تقویم دیگری در جهان با این دقت با طبیعت هماهنگ نیست.

ما در ایران گاه شمار های بسیاری مثل کردی، گیلانی، طبری، دیلمی و ارمنی داشتیم که همگی آنها خورشیدی بودند ولی تاریخ مبدا و نحوه کبیسه گیری هر یک متفاوت است.

مثلا برخی از این گاه شمار ها، همه ماه ها رو سی روزه قرار میدادند  و در آخر سال یک ماه کوچک چهار تا پنج روزه رو اضافه کرده و  آن مدت رو جشن میگرفتند.


5- تقویم شمسی قمری:

در این تقویم علاوه بر موقعیت ماه نسبت به زمین، موقعیت زمین نسبت به خورشید نیز اهمیت دارد. هر ماه شمسی قمری، دقیقا به اندازه ی یک ماه قمری است و با رویت اولیه ماه در آسمان شروع میشود. شب چهاردهم ماه کامل بوده و در شب بیست و نهم یا سی ام هم ماه رویت نمیشود اما از آنجا که هر سال قمری یازده روز از سال شمسی کمتر است ، هر دو یا سه سال یکبار، یک ماه به سالشون اضافه میکنند و به آن سال ، کبیسه میگویند. در واقع سال کبیسه در تقویم شمسی قمری 13 ماه دارد، به این صورت اختلاف بازه ای با سال خورشیدی از بین میرود. و هر 19 سال شمسی قمری، دقیقا برابر است با  19 سال شمسی.

تقویم های ابری، کره ای، هندو، چینی و بودایی از نوع تقویم های شمسی قمری هستند. دانش تاریخ بدون توجه به زمان معنایی ندارد؛ چرا که رویدادهای تاریخی در زمان معینی در گذشته روی داده اند و بدون آگاهی از زمان روی دادن آنها نمی توان به درک منطقی و درستی از تاریخ دست یافت.

 

ابداع گاه شمار

یکی از دستاوردهای مهم بشر در طول زمان، اندازه گیری زمان و ابداع گاه شمار یا تقویم است  که بر اساسدانش و مهارت اندازه گیری زمان و ارتباط نزدیک با علومی مانند ریاضیات نجوم و فیزیک توسط دانشمندان این علوم بوجود آمد که بر این اساس ساعت های آفتابی و اصطرلاب برای رصد خورشید و ماه و ستارگان اختراع گردید.

 

یکی از اقدامات ضروری در تنظیم و تدوین گاه شمار انتخاب مبدأ معین است. مهمترین مبداهای گاه شمار عبارت اند از:

  1. مبدأ دینی : این مبدا از رایج ترین مبداهای گاه شمار در جهان است. یهودیان مبدأ گاه شمار خود را بر اساس پیدایش و آفرینش انسان مسیحیان بر مبنای تولد حضرت مسیح و مسلمانان بر پایه هجرت رسول اکرم از مکه به مدینه تنظیم کرده اند.
  2. مبدأ ملی و قومی: رویدادهای ویژه ای که برای قوت جامعه و ملتی جنبه ملی و افتخار آمیز دارد میتواند آغاز گاهشمار و تاریخ آنها قرار گیرد؛ مثل پیروزی در یک نبرد بزرگ و ملی رهایی از ظلم و ستم زورگویان بر تخت نشستن پادشاه و کسب استقلال و آزادی در گاه شماری های مصری، بابلی و اوستایی میدا گاه شماری بر تخت نشستن پادشاهان بود.
  3. مبدأ مبتنی بر حوادث طبیعی: برخی جوامع رویدادهای بزرگ طبیعی مانند وقوع آتشفشان یا طوفان عظیم را میدا گاه شماری خود قرار می دادند؛ مثلا سومری ها گاه شماری و تاریخ خود را به قبل و بعد از طوفان تقسیم می کردند.

 

تاریخچه و نگاهی به گاه شمار و سالنامه در ایران

در دوره ساسانیان گاه شمار اوستایی که گاه شمار دینی زرتشتیان محسوب میشد در ایران رایج شد. در این گاه شماری سال به ۱۲ ماه خورشیدی ۳۰ روزه تقسیم میشد. سپس پنج روز اضافی را به نام اندرگاه (پنجه) به آخر ماه دوازدهم می افزودند مبدأ گاه شمار اوستایی به تخت نشستن هر پادشاه بود از آنجا که در این گاه شماری سال را ۳۶۵ شبانه روز می گرفتند. در هر ۴ سال یک شبانه روز و در هر ۱۲۰ سال ۳۰ شبانه روز از سال حقیقی عقب می افتاد برای رفع این مشکل بعد از هر ۱۲۰ سال یک ماه به دوازده ماه سال اضافه می کردند. در گاه شمار اوستایی ماه ها و روزهای هر ماه با اسامی ایزدان و فرشتگان نام گذاری شده بود.

در ایران دوران اسلامی گاه شما هجری قمری رایج شد اما در کنار آن گاه شمارهای دیگری مانند یزدگردی ،جلالی دوازده حیوانی و هجری خورشیدی نیز رواج یافت. گاه شمار جلالی یکی از دقیق ترین گاه شمارهای جهان است و گاه شمار هجری خورشیدی که از سال ۱۳۰۴ شمسی در ایران رسمیت یافت بر اساس آن تنظیم شده است.

دوران هخامنشی، که مدیریتی عادلانه و جهان‌شمول داشت، اقوام و ملل آن روزگار را در چارچوب یک حکومت منظم و متمرکز گرد آورد. این اتحاد، منبعی خارق‌العاده از دانش و تجارب را پدید آورد و به کشفیات بی‌سابقه‌ای در تمام زمینه‌های دانش بشری منجر شد. بیشترین سنگ‌ نوشته‌ها و کتیبه‌های باستانی مربوط به نجوم و گاه شمار، در میان رودان کشف شده است، نشانگر قدمت این دانش در ایران کهن است.

ایرانیان از نخستین اقوامی بودند که با گاه‌شماری آشنا شدند. گاه‌شمار ایرانی، سال ۳۶۰ روزه، با ۱۲ ماه ۳۰ روزه را به تصویر می‌کشد. برای هماهنگی با فصول، هر شش سال، یک سال ۱۳ ماهه در نظر گرفته می‌شد. اما، این گاه‌شماری‌ها با دشواری‌های فراوانی برای محققان رو به رو است، چرا که مورخان ایرانی، برخلاف همتایان اروپایی و آمریکایی، با انواع گوناگون تقویم‌های شمسی و قمری مواجه بوده‌اند.

در گستره‌ی تاریخ کهن ایران زمین، گاه‌شماری‌های گوناگونی رواج داشته است. از میان آن‌ها، سه گاه‌شماری فرس قدیم (هخامنشی)، اوستایی (زرتشتی)، و تقویم مجوسی و مغان، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند.

 



گاه‌شماری هخامنشی (فرس قدیم): کتیبه‌های داریوش بزرگ بر کوه بیستون و فرمان‌های شاهان هخامنشی، ما را با تقویم رسمی امپراتوری پهناور ایران و شیوه‌ زمان‌سنجی آن دوران آشنا می‌سازند. ایرانیان باستان، سال را به چهار فصل، دوازده ماه، و هر ماه را به سی روز تقسیم می‌کردند. آغاز سال در تقویم فرس قدیم، با فرارسیدن فصل پاییز مصادف بود. داریوش بزرگ، دو منجم نامدار کلدانی را برای اصلاح این تقویم به ایران دعوت کرد و آنان طول سال شمسی را ۳۶۵ روز، ۶ ساعت، ۱۵ دقیقه و ۴۱ ثانیه تعیین نمودند. این تقویم تا رواج تقویم اوستایی، تقویم رسمی کشور بود.

گاه‌شماری اوستایی (زرتشتی): پس از داریوش بزرگ، تقویم مزدیسنا (زرتشتی) در ایران رواج یافت و ماه‌های زرتشتی جایگزین ماه‌های فرس هخامنشی شدند. این تقویم که در تاریخ ایران به نام‌های تقویم دینی مزدیسنا، تقویم زرتشتی، و یا تقویم یزدگردی شناخته می‌شود، بر اساس آموزه‌های دینی زرتشتیان بنا نهاده شده است. در اوستا، شبانه‌روز به پنج گاه تقسیم شده بود. نام دوازده ماه این تقویم، برگرفته از نام ایزدان دین زرتشتی است و با اندک تغییری، در تقویم امروزی ایران نیز باقی مانده است:

* فروردین (فره یشت/فروهر(
* اردیبهشت (اَرد/آرش(
* خرداد (خوردات(
* تیر (تیشتریا(
* مرداد (امرداد(
* شهریور (خشتر(
* مهر (میثر)
* آبان (آبان(
* آذر (آتر(
* دی (دئنا(
* بهمن (وَهومَن(
* اسفند (سپندارمذ(

 



ایرانیان در این تقویم، روزی که نام آن با نام ماه برابر بود، جشن می‌گرفتند. این گاه‌شماری، نمودی از دیرینگی و غنای فرهنگی و نجومی ایران باستان است که تا امروز نیز ریشه در فرهنگ و آداب و رسوم ما دارد.

زرتشتیان، از دیرباز تا امروز، تقویم و گاهشمار خویش را پاس داشته‌اند. با فروپاشی هخامنشیان و استیلای یونانیان بر ایران، تقویم سلوکی جایگزین تقویم مزدیسنی شد؛ اگرچه در میان مردم رواج خود را حفظ کرد. ساسانیان، با احیای شکوه ایران، تقویم مزدیسنی را بار دیگر به رسمیت شناختند و به اصلاحات بنیادین آن همت گماردند. بدین سان، این تقویم در دوره ساسانی، همزمان با حفظ هویت دینی خود، تقویم رسمی و سیاسی کشور شد. پس از فروپاشی ساسانیان، ایرانیان پیرو آیین زرتشت، تقویم یزدگردی را که مبدأ آن سال ۶۳۲ میلادی بود، برگزیدند.
با ورود اعراب، تقویم هجری قمری به ایران راه یافت و برای سالیان درازی، تقویم رسمی کشور شد؛ تقویمی با ماه‌های عربی و مبدأ هجرت پیامبر از مکه به مدینه. پس از گذشت حدود چهارصد سال، در دوران سلطنت جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی، به فرمان خواجه نظام‌الملک طوسی، عمر خیام و گروهی از دانشمندان ایرانی، گاه شمار یا تقویم جلالی در سوم رمضان ۴۷۱ هجری قمری، با رصدهای دقیق در شهرهای اصفهان، ری و نیشابور تدوین شد.

گاهشمار یا تقویم جلالی، با دقت بی‌نظیر خود، هماهنگی کامل با سال اعتدالی دارد و مبنای گاهشمار ایرانی محسوب می‌شود؛ دستاوردی سترگ در راستای اصلاح و محاسبه دقیق گاهشمار و تقویم ایرانی که پس از تقویم یزدگردی پدید آمد. مبدأ این تقویم، سال جلوس ملکشاه بر تخت سلطنت است. تفاضل آن با تقویم هجری خورشیدی، ۴۵۷ سال است.

در این تقویم، آغاز سال با اعتدال بهاری همزمان شده است. سال، دوازده ماه دارد و مبدأ آن، هجرت پیامبر از مکه به مدینه در سال ۶۲۲ میلادی است. در شش ماهه اول سال، همه ماه‌ها ۳۱ روز دارند، و در شش ماهه دوم، در سال‌های کبیسه، همه ماه‌ها ۳۰ روز هستند. در سال‌های معمولی (غیر کبیسه)، آخرین ماه ۲۹ روز است.

تقویم جلالی تا پیش از مشروطه در ایران رسمیت نداشت؛ اما پس از گذشت حدود ۹۰۰ سال، با تصویب مجلس شورای ملی در ۱۱ فروردین ۱۳۰۴ (۱۳۴۳ق)، تقویم هجری خورشیدی با تغییراتی، به عنوان تقویم رسمی کشور اعلام شد و در افغانستان نیز به‌کار می‌رود.

تقویم شاهنشاهی در اواخر سلطنت محمدرضا شاه پهلوی (۱۳۵۴ش)، با تصویب دو مجلس سنا و شورای ملی، معمول شد. مبدأ تاریخی آن، نوروز سال تشکیل حکومت شاهنشاهی هخامنشی توسط کوروش کبیر (۵۵۹ پ.م) در ایران است. طبق این تقویم، سال ۱۳۵۰ هجری شمسی (برابر با سال ۲۵۳۰ پادشاهی)، که بر اساس رای مجلس شورای ملی و مجلس سنای کشور پادشاهی ایران، تقویم رسمی ایران شد.



پس از انقلاب اسلامی در ایران، مبدأ تقویم به هجرت پیامبر اسلام بازگشت و این تقویم، به نام تقویم جلالی شناخته شد و پایه و اساس تقویم کنونی ایران محسوب می‌شود. با این مقدمه از گاه‌شمار و تقویم، اینک به بازخوانی پیشینه سالنامه ایران می‌پردازیم.



نخستین سالنامه در ایران در سال ۱۲۹۰ق، به دستور مشیرالدوله حاج میرزا حسین قزوینی ملقب به سپهسالار، صدراعظم وقت، و به مدیریت محمدحسن صنیع‌الدوله انتشار یافت. مشخصات نخستین شماره این سالنامه از این قرار است:



* نام: سالنامه ایران
* سال انتشار: ۱۲۹۰ق
* محل انتشار: تهران
* تعداد صفحات: ۱۹8 (صفحه‌شمار متعدد دارد)
* خط: نسخ
* چاپ: سنگی
* قطع: ۲۰ در ۱۱ سانتی‌متر
* قیمت تک‌شماره: ۵۰۰۰ دینار
* تصاویر: صفحه ۳۸ (تصویر ناصرالدین شاه) و صفحه ۵۶ (تصویر میرزا حسین خان مشیرالدوله، صدراعظم وقت ایران

)* تاریخ شماره نخست: محرم الحرام ۱۲۹۰ق، مطابق با ۱۸۷۳م (۱۲۵۲خورشیدی(

 

 

سالنامه ایران: فهرستی از آغاز (۱۲۵۲ خورشیدی، ۱۸۷۳ میلادی)

* تقویم تطبیقی: همگامی سال‌های مسیحی و هجری.
* تاریخ جهان: رویدادهای مهم، سال به سال.
* اختراعات بزرگ: پیشرفت‌های شگرف، سال به سال.
* سلاطین قاجار: نگاهی به تاریخ حکومت.
* ساختار قدرت: ادارات کلیدی از دربار تا وزارتخانه‌ها:
* صدر اعظم
* وزارت داخله (کشور)
* وزارت خارجه
* وزارت جنگ (عسکریه)
* وزارت مالیه (دارایی)
* وزارت عدلیه (دادگستری)
* وزارت علوم
* دفتر محاسبات
* وزارت تجارت و زراعت
* وزارت فواید عمومی (راه‌ها و ساختمان‌ها)
* دارالطباعه (چاپخانه) و دارالترجمه (ترجمه)
* افراد کلیدی: اعیان، اشراف، رجال و کارگزاران دولت.
* جمعیت شناسی: جمعیت ایران و شهرهای مهم.
* علم و دانش: علما و بزرگان.
* حکومت ولایات: ادارات حکومتی در سراسر کشور.
* جهان در نگاهی: اروپا، آسیا، آفریقا، و سه بخش قاره آمریکا (شمالی، مرکزی، جنوبی).
* سکه شناسی: سکه‌های طلای و نقره کشورهای مختلف و اسکناس‌ها.
* فهرست سالنامه: و همچنین فهرستی از اشتباهات و موارد حذف شده.


سخن محمدحسن خان صنیع الدوله:

"عرض ادب به خوانندگان گرامی سالنامه ایران. تا کنون در این دولت، تدوین سالنامه‌ای به این شیوه مرسوم نبوده است. به فرمان همایونی، این وظیفه بر دوش این بنده نهاده شد، اما به دلیل کمبود وقت در پایان سال، تدوین و تنظیم مطالب، به ویژه جمع‌آوری نام اشراف و رجال دولت، با دشواری‌هایی همراه بود. تمام تلاش خود را کردم تا پیش از آغاز سال نو، این اثر به پایان رسد. از این رو، در صورت مشاهده هرگونه خطا یا ناقصی در نام‌ها، از خوانندگان محترم تقاضای عفو و گذشت دارم. انشاالله در سال آینده، با دقت و تلاش بیشتری، سالنامه را تکمیل‌تر خواهیم کرد."

 

یحیی آرین‌پور، با قلمی شیوا و دلنشین، چنین می‌نویسد: در سال ۱۲۹۱ قمری، اعتمادالسلطنه، به فرمان شاه، مأمور تدوین و ترکیب نخستین سالنامه‌ی فارسی گردید. او، به گفته‌ی خود، این گنجینه‌ی اطلاعاتی را با دقتی شایسته و ظرافتی بی‌نظیر، فراهم آورده و به زیباترین شکل منتشر ساخت. این سالنامه، مشتمل بر هیئت دربارِ دولت ایران و ملحقات و منضمات آن، و نیز خلاصه‌ای از اوضاع سایر دول جهان، به همراه فواید عظیم دیگری بود. از جمله‌ی این فواید، تطبیق سال ایجاد آلماناک با سال‌های برخی از تواریخ مشهور جهان، ضبط وقایع مهم جهانی، شمارش نفوس رعایای هر دولت، تعیین میزان محصولات کشاورزی، معدنی و دامی، محاسبه‌ی موازنه‌ی درآمد و هزینه، تعیین میزان بدهی‌های جدید، و برآورد توان نظامی (زمینی و دریایی) هر کشور بود.

پس از آن، رسم بر این شد که در پایان هر کتابی از کتب اعتمادالسلطنه، اوراقی به نام سالنامه چاپ شود. این اوراق، به تشریح سازمان کشوری، مراتب و مناصب، عزل و نصب‌ها، و نام فرماندهان، سرداران، شاهزادگان و دیگران می‌پرداخت. کتاب «المآثر والآثار» اعتمادالسلطنه، که در سال ۱۳۰۶ یا ۱۳۰۷ قمری به چاپ رسید، در واقع خلاصه‌ای از بخشی از این سالنامه‌هاست.

گفتنی است که کتاب‌های نجومی سالیانه‌ای که به شرح ساعات طلوع و غروب خورشید، ماه، سیارات، و پدیده‌های خاص ستاره‌شناسی مانند کسوف و خسوف، و اختفای سیارات و ستارگان می‌پرداختند، «آلماناک» (Almanac) یا «سالنامه‌ی ستاره‌شناسی» نامیده می‌شدند.

محمدحسن خان صنیع‌الدوله، که بعدها به اعتمادالسلطنه ملقب گشت، وزیر امین و مورد اعتماد ناصرالدین شاه قاجار، ریاست دارالطباعه و دارالترجمه دولتی را عهده‌دار بود و مترجم مخصوص شاهنشاه و مدیر روزنامه‌های دولتی نیز به‌شمار می‌رفت. او هر ساله، ضمن انتشار کتاب جغرافیا، سالنامه‌ای را نیز به عنوان ضمیمه آن به چاپ می‌رساند. نسخه‌ای نفیس از نخستین سالنامه‌ی ایران در گنجینه‌ی مرکز اسناد آستان قدس رضوی، همچون گوهری گرانبها، نگاهداری می‌شود. اعتمادالسلطنه، در ضمن شرح چگونگی انتشار این سالنامه‌ی ارزشمند، نوید استمرار انتشار آن را نیز داده بود. سالنامه‌ی ایران در سال ۱۲۹۱ هجری شمسی، به «سالنامه‌ی دولت علیّه ایران» تغییر نام یافت و در ۲۲۶ صفحه، با همان ویژگی‌های ممتاز پیشین، در تهران به طبع رسید و تا ۲۲ شماره منتشر گردید. از دیگر آثار انتشارات او، می‌توان به «احصائیه گمرکی ایران» اشاره کرد. در سال ۱۳۲۰ قمری، در عهد مظفرالدین شاه، اداره‌ی پست نیز سالنامه‌ای را به چاپ رساند. سالنامه‌ای دیگر نیز با عنوان «سالنامه در باب معارف و تعلیمات عمومی» مربوط به سال‌های ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹ هجری شمسی منتشر شد. در سال ۱۲۹۶ هجری شمسی، موسسه‌ی اقبال، سالنامه‌ای را در چاپخانه‌ی میرزا علی‌اصغر، که در سال ۱۳۲۴ قمری تاسیس شده و نزدیک باغ مروی واقع بود، به چاپ رساند. موسسه‌ی اقبال از سال ۱۳۰۰ به بعد، انتشار سالنامه‌ی خود را در چاپخانه‌ی حاج علمی ادامه داد.

در سال ۱۲۹۷ خورشیدی، سالنامه‌ای ارزشمند با قطع رحلی و ۸۰ صفحه، در تهران به چاپ رسید. این سالنامه، حاصل تلاش مشترک سه وزارتخانه‌ی معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه بود و با مدیریت استاد علی‌اصغر حکمت منتشر گردید. چاپ سربی آن، خاطره‌ای از دوران پیش از پیشرفت‌های چاپ نوین را به یاد می‌آورد.

در سال ۱۳۰۴، محمدعلی امیرجاهد، با انتشار تقویم کوچکی، گامی نو در عرصه انتشار سالنامه‌ها برداشت. این اقدام، بذر پویایی و شکوفایی سالنامه‌های ایران را کاشت و منجر به بنیان‌گذاری «سالنامه‌ی پارس» شد. در ۲۵ بهمن همان سال، نخستین شماره از «سالنامه‌ی پارس» با عنوان «سالنامه‌ی پارس ۱۳۰۵» در تهران و شیراز، منتشر شد. این رویداد، نشان از نوآوری و پیشرفت در نشر ایرانی بود.

سالنامه‌ای دیگر با عنوان «سالنامه‌ی دنیا» نیز در عرصه نشر ایران، نقش مهمی ایفا نمود. این سالنامه، با نگاهی سیاسی و اجتماعی، در فروردین ۱۳۲۴ خورشیدی، توسط ناشر روزنامه‌ی دنیا منتشر شد. عبدالکریم طباطبایی، صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول این سالنامه، با قلم توانا و نگاه تیزبین خود، به رصد مسائل روز و گزارش رویدادهای اجتماعی و سیاسی پرداخت.

اما داستان انتشار سالنامه‌ها، به این دو عنوان محدود نمی‌شد. جمعی از پژوهشگران و صاحب‌نظران در آن دوران، در امر استخراج و انتشار تقویم‌ها و سالنامه‌های دستی مشارکت فعال داشتند. نام‌هایی چون نجم‌الممالک، نجم‌الدوله، مصباح (نوه نجم‌الدوله)، ذوالفنون، سیدجلال تهرانی و نوبخت شیرازی از جمله این چهره‌های ماندگار هستند.

امروزه، در مرکز اسناد، گنجینه‌ای گران‌بها از سالنامه‌ها نگهداری می‌شود. بیش از ۹۰ عنوان سالنامه‌ تخصصی (اقتصادی، سیاسی، زنان، نظامی و...) و ۴۹ عنوان سالنامه‌ عمومی و قدیمی در این مرکز، گواه این تلاش‌ها و تجربیات ارزشمند هستند. این آثار، دریچه‌ای به تاریخ و فرهنگ ایرانی در قرن‌های پیشین می‌گشایند.

 

( این مقاله به همت عارفه مرحمتی گردآوری گردیده است)

ارسال نظر